گفتن لحظه آخر ، واسه من هنوز سواله
دیدن دوباره تو ، فقط تو خواب و خیاله
لحظه های آخر تو ، توی قلب من میمونه
هیچکی مثل تو بلد نیست ، دلم رو بسوزونه
بعد رفتن تو ،روز و شب واسم سیاهه
میدونم بر نمیگردی ، اما باز چشام به راهه
جای پات به روی قلبم ، هنوزم تازگی داره
نه باورم نمیشه میگن ، که منو دوسم نداره
قول میدم ، قول میدم وقتی که نیستی ، عکستو بغل نگیرم
قول میدم روزی هزار بار ، واسه ی اشکات نمیرم
قول میدم وقتی که نیستی ، پای عشقتو نسوزم
قول میدم در انتظارت ، چشمامو به در ندوزم
حالا دیگه گل خشکت ، از تو تنها یادگاره
منتظر به رات میمونم ، تا تو برگردی دوباره
باورم کن ، باورم کن ، که بدون تو میمیرم
بی تو تنهام ، خوب میدونی ،که تو غصه هام اسیرم
به زیر خاکم و هنوز ، نرفتی از خیال من
غصه نخور سیاه نپوش ، گریه نکن برای من
دیگه فقط آرزومه ، بارون بباره رو تنم
دوباره لحظه هام سپرد ، منو به باد رفتنم
بارون میباره و تو رو ، دوباره پیشم می بینم
اشک تو چشام حلقه میشه ، دوباره تنها میشینم
قول بده وقتی تنها میشم ، بازم بیای به کنارم
شبای جمعه که میاد ، بیای سر مزار من
به زیر خاکم و هنوز ،نرفتی از خیال من
غصه نخور سیاه نپوش ، گریه نکن برای من
دیگه فقط آرزومه ، بارون بباره رو تنم
دوباره لحظه هام سپرد ، منو به باد رفتنم
سهم من از تو دوریه ، تو لحظه های بی کسیم
قشنگی قسمت ماست ، که ما به هم نمیرسیم
پاییز غریب و بی رنگ ،اون همه برگ مگه کم بود
گل من رو چرا چیدی ، گل من دنیای من بود