باران در گلوی من ابر کوچکی ست میشود مرا بغل کنی؟ قول میدهم گریه کم کند.

باز باران بی طراوت،کو ترانه؟! سوگواری ست،رنگ غصه،خیسی غم

میخورد بر بام خانه،طعم ماتم،یاد می ارم که غصه

قصه را می کرد کابوس...

بوسه میزد بر دو چشمم

گریه با لبهای خیسش...

درحسرت موجم،باران کفافم نیست،درمان درد من،بارانِ نم نم نیست...

باران که میبارد تمام کوچه های شهر پر از فریاد من است که میگویم: من تنها نیستم،تنها منتظرم!

امدن را از باد و باران بیاموز

رفتن را از دل من...

با ابرها چه غصه ی پنهانی ست؟

این عصر چندشنبه ی بارانی ست؟

وقتی که می بریم مدام از هـــم

این عشق نیست،چاقــوی زنجانی ست!

قدیما به کسی که به پات میشت میگفتن : وفادار

الان میگن سـیریش.

خدایــــــا!!! در انجماد نگاه های سرد این مردم،دلم برای جــهــنــمــت تنگ شده است.

من،تو: مــــا

یادت هست؟

ولی تمـــام شــد

حالا چـــی؟؟؟

تو،او: شمـــا

من هم به سلامـــت!

درست مترکن! ادم ها هم قد خودشان اند، نه هم قد تصورات تو

چقدر تلخ شده ای!!! انقدر که حتی صدایت را میشنوم احساس میکنم دیگر دلم برایت نمیلرزد...

اینکه هر بار سرت با یکی گرم باشد دلیل بر ارزشت نیست

انقدر بی ارزشی که خیلــــــی ها اندازه تو هستند!!!

نمیتونم ببخشمت ،دور شو برو نبینمت

تیکه ای بـــودی از دلم،گندیدی و بریدمت...

در خیالم پشت سرت اب ریختم

نه برای اینگه برگـــردی،

تا پاک شود هرچه رد پای توست

از زندگــــی...

همیشه درد از دیگران است 

گاهی از نبودنشان

گاهــی از بودنشان...

این تو نیستی که مرا از یاد برده ای

این منم که به یادم اجازه نمیدهم حتی از نزدیکی ذهن تو عبور کند

صحبت از فراموشــــی نیست

صحبت از لیاقـــتـ استـــ

تو این دو روز زندگی،شبیه من فراوونه،یه لحظه چشماتو ببند،گذشتن از من اسونه...

دمش گرم ...باران را میگویم،به شانه ام زد و گفت: خسته شدی ؟! امروز تو استراحت کن من به جات می بارم... 

ادم حق داره گاهی کم بیاره اما حق نداره برای کسی که دوستش داره کم بزاره!

چقدر متفاوتند ادمها...! عشق برای یکی دلگرمی و بــرای یکــی سرگرمیست...

چقدر متفاوتند ادمها...! عشق برای یکی دلگرمی و بــرای یکــی سرگرمیست...

تا دلت بخواهد بغض دارم،تاحدی که به بغض هایم خمس تعلق میگیرد...

دلی که اندوه دارد شانه میخواهد نه نصیحت!

این بود دنیایی که بخاطرش به شکم مادرمان لگد میزدیم!

طلب دارم از زندگــــــی تمام ارامشم را...مرگ که دیگر حقم بــود!

خیلی سخته عشقتو با کس دیگه ای ببینی بعد بهش اس بدی بگی کجایی؟بگه تو قلبتم!

به سلامتی اون کسی که فکر میکنیم فراموشش کردیم اما یه شب که خوابشو میبینیم ،کل روزو پکریم!

یاد کردن کسی عشق میخواهد و دل...

با عشق یادت کردم از ته دل.

نشستم اینجا،زل زدم به عکست 

به اینکه زندگیمون رو به غــــم رفت...

منو نگاه نکن یه لحظه شاید

کنار من نبودنت یادم رفت.

شرط دل دادن دل گرفتنه

شرط طعمه نشدن گرگ شدنه

دنیای امروز ما پر از معاملات بی رحمانس

کاش قطار دنیا لااقل برای من یکی می ایستاد

  و پیاده میشدم ...

دلم تنگ است،

  تنگ چشم هایی که 

   روزی از نگاه دزدکــی اش

    پر از ذوق میشدم...

عشق یعنی،وقتی که قلب تورو میشکنه تو با قطعه قطعه قلب شکستتـ  هنوزم دوستش داری...!

میتوانم تمام زندگیم را در اغوش بگیرم ،کافیست تمام زندگیم یک تو باشد.

ادما خیلی نمیتونن از هم دور باشن ،بالاخره یه چیزی جا میمونه که مجبورن برگردن سعی نکن از من دورشی، چون دلت اینجاس!

عشق یک حس مه الود است ،انتهایش را کسی هرگز نمیداند...

سفری به دور دنیاس

 وقتی دستانم تا انتهادوریت را

   نوازش میکند ...

^{_{من نباشم دنیا یک من کم دارد...تو که نباشی،من یک دنیا کم دارم.}}

در دیاری که تو انجا باشی بودن انجا کافیست،،،،،،،ارزوهای دگر اوج بی انصافیست.

عشق باهم صعود کردن نیست...عشق در وقت صعود باهم بودن است!

صحبت از فاصلــه نــیست،صحبت از مهر و وفاست

    شاید این فاصله ها محک عاطفـــه هاست ...